درباره وبلاگ

ﻭﺑﻼﮒ ﺧﻮﺩﺗﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﺑﻴﺎ ﺳﻨﺪﺷﻪ ﺑﻨﺎﻣﺖ ﺑﺰﻧﻢ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Iran bia 2. و آدرس iranibia2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 83
بازدید کل : 23237
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



Alternative content




برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

.

IrAnI BiA 2
ﺑا ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﮔﻠﻢ ﺧﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﻳﺪ
پنج شنبه 5 اسفند 1390برچسب:آبادان,آبادانی,خوزستان,شهر مرام, :: 7:0 ::  نويسنده : ﺍﻣﻴﺮ ﮐﻌﺒﯽ       
بايد گفت كه آبادان از مدل چهارمي استفاده مي نموده كه مختص به خود اين شهر و بومي شدهء همين شهر مي باشد، بدين معني كه هر فرهنگ و قوميتي كه به اين شهر وارد گشته، ضمن حفظ رسوم آئيني و بنيان هاي فرهنگي خويش، در اثر ارتباطات وسيع كاري، شغلي و تجاري ناشي از وجود يك شهر اصالتاً صنعتي و مدرن و بين المللي و نيز بدليل حضور بي نهايت فرهنگ هاي مختلف آشنا و بيگانه در اين شهر و همجواري و قرابت فيزيكي اين فرهنگ ها با يكديگر، با ساير فرهنگ ها نيز آشنا گشته و از آنها تاثير مي پذيرفت و خود نيز بر ساير فرهنگ ها نيز تاثير مي گذارد، كه سرعت و شدت اين تاثير گذاري نيز وابسته به چند عامل از جمله: تعداد و كثرت پيروان آن فرهنگ و آئين و يا نفرات آن قوم، پويايي و مقبوليت آن رسم و پيروان آن رسوم، ميزان نفوذ اداري و تجاري آن مردم،  نحوهء ايجاد ارتباط و روابط عمومي آن قوم و قبيله، ميزان سودمندي و ايجاد نفع براي ساير اقوام و گروههاي مردمي و..... بوده است.به عبارت ديگر و بهتر مي توان گفت كه:  اين مدل چهارم، يعني قاعدهء فرهنگي شهر آبادان به گونه اي بوده كه در واقع وظيفهء هماهنگ سازي و يك كاسه نمودن اين فرهنگ ها و رسومات گاه تا حد بسيار زياد متفاوت را با يك ديگر بر عهده داشته است كه در اين راه بسيار نيز موفق عمل نموده تا آنجا كه در طول يك قرن گذشته، هرگز سابقه اي از درگيري هاي جدي قوميتي و يا ديني و مذهبي در اين شهر گزارش نگرديده است.

پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:آبادان,آبادانی,خوزستان,شهر مرام, :: 2:42 ::  نويسنده : ﺍﻣﻴﺮ ﮐﻌﺒﯽ       
شهر آبادان را در واقع نمي توان در قالب هيچكدام از اين سه قالب قرار داد، و يا آن را شهري دانست كه از يكي از اين سه حالت پيروي مي كند چرا كه در حالت اول، اين شهر ميزبان بود كه سر تسليم در برابر فرهنگ وارداتي فرود مي آورد، در صورتي كه فرهنگ آبادان را نمي توان به هيچوجه فرهنگي مربوط به يكي ار اقوام مهاجر دانست و هيچ قومي نيز نمي تواند مدعي گردد كه بر اين فرهنگ تسلط كامل دارد. از سويي ديگر، قالب دوم نيز  بگونه اي بود كه فرهنگ وارداتي را منزوي و نابكار نموده و آن را بتدريج از بين مي برد، در حاليكه قاعدهء فرهنگي آبادان از اين پديده نيز مستثني بوده و معمولاً نمي توانيم قوميت و يا مدنيت ثابتي را در اين شهر بيابيم كه با حضور در آبادان، از بين رفته و به فراموشي سپرده شده باشد، بلكه هر كسي با هر فرهنگي كه در اين شهر وارد شده، توانست بدون هيچ دغدغه اي به رسوم و آيين قومي و ديني خويش بپردازد و حتي آن را به نسل بعد از خودش نيز انتقال دهد. شهر آبادان، در زير مجموعهء سوم نيز نمي گنجد چرا كه با پژوهش در تمامي طول تاريخ نوين يك قرن گذشتهء اين شهر، هرگز به قبيله گرايي و يا زندگي هاي گروهي و قومي برنمي خوريم و محله اي را نمي يابيم كه مختص و تحت تسلط مردم يك قوم و قبيله و يا مهاجرين يك شهر خاص بوده باشد.بلكه همهء مردم با هر قوميت و فرهنگ و دين و آئيني در كنار هم وبا توجه به وضعيت شغلي و تمكن مالي و اجتماعي خود، محله اي را براي سكونت خويش بر مي گزيده است. حال اين پرسش بوجود مي آيد: اينك كه فرهنگ شهري آبادان، با هيچ كدام از اين سه وضعيت تطابق ندارد، پس اين شهر از چه قالب فرهنگي براي مانايي و ادامهء حيات فرهنگي خويش بهره مي برد؟؟؟

اصولاً يكي از ويژگي هاي شهرهاي صنعتي و مدرن در طول تاريخ، مهاجر پذير بودن و شناور بودن جمعيت آنها مي باشد، چرا كه در چنين شهرهايي، بطور معمول شغل و درآمد و نتيجتاً رفاه بيشتري را مي توان نسبت به ساير سرزمين ها كه ويژگي صنعتي بودن را ندارند، بدست آورد. ناگفته پيداست كه اين حركات و جابجايي هاي جمعيتي، بخودي خود ايجاد يك سلسله تغييرات فرهنگي و ايجاد فرهنگ هاي متفرقه و خورده فرهنگ هاي جديدي را مي نمايد، چرا كه هر فردي كه به اين سرزمين جديد وارد مي گردد، صاحب خصوصيات رفتاري فردي و خانوادگي بوده كه از ميان قوم و عشيره و منطقهء زادگاه خويش اكتساب نموده و نيز داراي رسوماتي است كه در باور او نهادينه شده و كنار گذاردن آن رسوم و پذيرش رفتاري ديگر و يا حتي اعتدال در اين رفتارها برايش سخت دشوار است. در چنين شرايطي از نقطه نظر جامعه شناسي، سه حالت پيش مي آيد: در برخي از مناطق، سرزمين ميزبان، دستخوش تغييرات ناشي از حضور ساير فرهنگ ها قرار گرفته و فرهنگ ثابت و پايدار خويش را از دست داده و تسليم فرهنگ هاي تازه وارد گشته و به رنگ آن فرهنگ ها در مي آيد و كمترين شكلي از آنچه كه بوده است را در خود نگه ميدارد.نمونهء بارز اينگونه مناطق، شهرستانهايي هستند كه طي سالهاي اخير، با تغييرات اقتصادي- مالي كه در روستاهاي اطراف آنها پيش آمده، مورد هجوم مهاجرين روستايي قرار گرفته و عليرغم مقاومت مردم شهرنشين براي حفظ فرهنگ بومي خويش، اندك اندك فرهنگ شهرنشيني رنگ باخته و جاي خود را به فرهنگ روستايي مي دهد.در چنين وضعيتي، معمولاً بوميان شهر نشين، بتدريج منطقهء مسكوني خويش را ترك و به مهاجرت در شهرهاي بزرگتر تن در مي دهند.(ادامه دارد)

صفحه قبل 1 صفحه بعد